• وبلاگ : ☼♀هرچي عشقم بكشه♀☼
  • يادداشت : !!!13 آبان!!!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    وااااااااااااي که له شديم زير اين خروار خاطرات...

    واقعا يادش بخير... منم دوست ندارم برگردم به دوران مدرسه... نه به خاطر زود پا شدن و اينا ... به خاطر مسخره بازياي اون موقع... به خاطر اينکه سر چه چيزاي الکي اي وحشت مي نداختن تو جونمون... چه کاراي مسخره اي که نبايد مي کرديم!

    ولي من برعکس تو و دينا اسم همه ي استادا رو يادمه... با کم و زيادش! اينقدر پيشدانشگاهيم برام پر رنگه که انگار نه انگار2سال پيش بوده! شايد چون من با اين خاطره ها زندگي مي کنم... اتفاقا امشب از جلوي مدرسه رد شدم... ديدم شبيه کودکستان کردنش... در و ديوار بيرونشو رو به خيابون نقاشي کردن... شاخام در اومد! تو دلم گفتم کاش اين خانوم "م" پول هايي که از ملت مي گيره رو آتيش مي زد ولي گند نمي زد به اين ديوارا...

    اميني رو که يادم نمي ره چون قشنگ ... تو زندگي ما با اون درس دادن نصفه نيمه ش! 1-2-3 برج ميلاد!!! تنقطارم که عشق منه جسيکا که هيچي...فرا تر از عشق اما صفايي رو هميشه دعا مي کنم! خداييش زحمت کشيد! هنوز هم بهش اس ام اس ميدمااا

    راستي چاوشي رو يادت رفت... عربي! با اون تهراني(؟) استاد ديني!

    ولي تولدو خوب اومديااا خيلي حال داد! گرچه من شمع نخريدم

    کل پيش يه طرف... عيد يه طرف! ما که در کل همش تو کار پيچش بوديم يادش بخير12فروردين پيچونديم رفتيم جمشيديه

    هييييي جووووني!

    دمت گرم که يادآوري کردي اينهمه خاطراتووو

    پاسخ

    سلام رفيق، يادش بخير دوران کلا پر استرسي بود مخصوصا براي من که درس نميخوندم هميشه استرس داشتم. ولي يادش بخير روزاي خوب هم زياد داشتيم. ممنون از حضورت و همجنين نظرت